۱۳۹۹ آبان ۱۱, یکشنبه

ژنه، میلِ محبوب


 

از وطن-شهرهاست این «سدوم و عموره». ناخواسته، به اجبارِ رهنمود یک میل، آن‌جا، بعد از مرگ، اگر «بارون دوشارلوس» را دیدم، خواهم گفت که در جلد آخرِ کتاب بر سرنوشت‌اش گریسته‌ام. «مورل» را هم می‌گذارم برای خودِ «پروست»، که نسخه‌ی بدل یکی از نزدیکانش بوده است. و آن جمله‌ی آخر کتاب «باید حتما با آلبرتین ازدواج کنم.» اگر نگویم «در واقع»، «شاید» دلهره‌ی پروست باشد از آشکاری گرایش جنسی‌اش نزدِ مادر. او که تلاش کرده بود برای پنهان‌کردن نامه‌های عاشقانه‌ی پسرش با آن دوست آهنگسازش «رنالدو  آن». و این‌که «آلبرتین» بنا به نظر برخی منتقدان، بدل منشی و راننده‌ی خودِ پروست بوده است، «آلفرد آگوستینلی»نامی؛ رابطه‌ای گویا شبیه رابطه‌ی «بارون» و «مورل» در جلد پنجم کتاب.

 

امشب، درازکشیده روی تخت، چون فاحشه‌ای در دنیای ادبیات، «ژان ژنه» را به بستر برده‌ام. ژان ژنه می‌خوانم، از ژان ژنه می‌خوانم، او که از «شرمِ شر» می‌نوشت. در حسرت خواندن تمام نامه‌هایش خود را سپرده‌ام به چند نامه‌ای که در کتاب آمده‌ست. در بیشتر نامه‌ها از معشوقش نام می‌برد: عبدالله، بندبازی که با خودکشی‌اش ژنه را وارد قلمرو سکوت و افسردگی می‌کند. در زندان است که اتفاقی «در سایه‌ی دوشیزگان شکوفا»ی پروست را به او می‌دهند تا بخواند. فکر می‌کند باید کتاب کسل‌کننده‌ای باشد. بعد از خواندن جمله طولانی اول کتاب به خودش می‌گوید: حالا درست شد. حالا مطمئنم که در دنیای اعجاب‌برانگیزی سفر خواهم کرد.

 

در اواخر کتاب مقاله‌ای آمده به قلم «فرانسوا موریاک» که در آن به نقد محتوای کتاب‌های ژنه پرداخته است. جایی از مقاله تعجب می‌کند که چرا ژنه را با «مارسل پروست» مقایسه می‌کنند:

در پروست «همجنسگرایی» در مورد تنهایی عاشقانه، شورِ عشق یک‌طرفه و حسادت، انسانی‌ترین دیدگاه‌ها را به او داده است؛ اما آقای ژنه در سیاه‌چال یک گناه که دگردیسی به یک اثر ادبی کمکی به فرار از آن نمی‌کند، دور خود می‌چرخد چرا که خارج از سیم‌خاردارهای این دنیای کوچک لعنت‌شده، هیچ‌چیز دیگری را نمی‌تواند تصور کند.

 

پاسخ ژنه به منتقدانش این بود:

ایرادی که در حوزه‌ی هنر به من می‌گیرند یعنی زندانی دنیای نفرین‌شده‌ی خودبودن و به آن‌چه انسانی است نرسیدن، دقیقا همین نکته است که باید به شما اطمینان ببخشد چرا که من برای هیچ‌کس نمی‌نویسم جز ساکنان کره‌ی ننگ و رسوایی که دسترسی به آن برای شما ممنوع است.

 

هیچ نظری موجود نیست: