۱۳۹۶ آبان ۲۸, یکشنبه

وقتی که لغت عفونت می‌کند





تاریخ زیر یادداشت‌ها، یادداشت‌های شما، لذتی مضاعف، فراتر از لذتِ متن، به من می‌دهد. از وقتی می‌نویسم، پرهیز کرده‌ام از نوشتن تاریخ؛ چرایش را به خوبی نمی‌دانم. بی‌ربط نیست البته به ترسی که از ثبت، یا بایگانی لغت دارم. تاریخ، بایگانی می‌کند. مثل سنگ قبر، آن عددهای بی‌شرمِ حک شده بر سنگ‌ها. برای من، نوشتنِ تاریخِ زیر یادداشت‌، در حکم ممنوعیت برای بازگشت دوباره به آن است؛ به آن لغت‌های زیسته‌شده، آن روزها و احوالاتی که سپری شده‌اند اما مدام تکرار می‌شوند. من اگر نتوانم به مکتوب‌های گذشته رجعت کنم، شاید توان نوشتن را، یا حداقل شوق برای مکتوب را از دست بدهم! تغییر در گذشته‌، گذشته‌بازی، تجربه‌ی چیزی که اتفاق نیفتاده، جعل تاریخ، و روایت‌های سپری شده؛ این موضع من در تغییر جهان به سهم خودم است. اما تاریخ‌های نوشته‌شده‌ی زیر یادداشت‌های شما، آن تاریخ تقویمی نیست. بخشی از خودِ کلام است. این لذتِ متن را دوچندان می‌کند. علاقه‌ام به اعداد، حتا به شکل ظاهری آن‌ها، کاری کرده که نتوانم به سادگی از آن‌ها بگذرم. در رمانی که دست ناشر سپرده‌ام، تلاش کرده‌ام برای خلقِ سیمای عدد. آن‌جا روایت گاهی دست عدد می‌افتد؛ همان‌جا، همان صفحه‌ی اول، نوشته‌ام: «شب هم عدد است.» و رمان آغاز می‌شود؛ انگار خواندنِ سنگِ گوری که مُرده ندارد.

هیچ نظری موجود نیست: