برهنگی به نمایش درآمده در صنعت «پورن» فاقد راز است. این عریانی چیزی نمیگوید.
چیزی هم برای گفتن ندارد. لال است. «تن»های برهنه در این فیلمها به دلیل نداشتن
«زبان مشترک» حین رابطه سکوت کردهاند. مثل دو انسان که هر کدام به زبانی
ناآشنا باهم حرف میزنند، طبیعی است که مکالمه و ارتباطی شکل نخواهد گرفت. همین
نداشتن راز و زبان مشترک، برخلاف امر اروتیک، از جذابیت و زیبایی آن میکاهد.
ایجاد مساله نمیکند. بنابراین برهنگی به کالا تبدیل میشود. چیزی قابل مصرف و
بیگانه با امر والا.
در صنعت پورن همهچیز محدود است به نمایش. و میشود پورن را به نمایش
گذاردن «زیست عریان» تعریف کرد. برخلاف آنچه به نظر میرسد پورن حاوی هیچ سکسی
نیست و به زیان سکسوالیته تمام میشود؛ چرا که پورنوگرافی انتظار برای سکس مُرده
در قالب سکس زنده است؛ و با حرمتزدایی از اروس سکس واقعی را هم زیر سایهی خود به
پورن تبدیل میکند.
تنی که راز ندارد زیبا نیست. پورن نمایش تنهای راززداییشده است. برهنگی
در این صنعت پوشیده شده، از اینروست که همهچیز ژست و ادا به نظر میرسد. این
صنعت با تربیت و تحمیل سلیقهی بینندگان به آنها طرز ژستگرفتن را یاد میدهد:
ژستِ عاشق بودن، ژستِ معشوق بودن، ژستِ اندام ایدهآل، ژستِ یک سکس عالی، ژستِ به
ارگاسم رسیدن. همهی اینها در حالی است که اگر از آنهایی که به دیدن پورن عادت
دارند بپرسیم هیچکدام از سکسشان رضایت ندارد.
رولان بارت در کتاب «رولان بارت نوشتهی رولان بارت» جایی از سکسیبودن یک تن
حرف میزند. اینکه میگوییم یک فرد سکسی است به چه معناست؟ او سکسیبودن را سوای میل
جنسی و زیبایی تن میداند. به زعم او سکسیبودن ناشی از امکاناتی است که در یک فرد
برای عشقورزی تشخیص میدهیم، تا به واسطهی آن دربارهاش خیالبافی کنیم.
اسلاوی ژیژک در یکی از مصاحبههایش اشاره میکند در سکس
حداقل سه نفر حضور دارند؛ فرد، پارتنر، و فانتزیهای آن دو. اگر «خودارضایی» سکس
با پارتنر تخیلشده است، «سکس» هم خودارضایی با پارتنر واقعی است. پارتنر از آن رو
که حداقلی از ماتریال را جهت اجرای فانتزیهای فرد در اختیارش قرار میدهد تا حد
دستگاهی خودارضایانه تقلیل پیدا میکند. به عبارتی میشود گفت رابطهی جنسی وجود
ندارد؛ و آنچیزی که رابطهی جنسی مینامیم «توهم سکس» است.
تصویر: Twentynine Palms
فیلمی از برونو دومن. از دلخوشیهای سینما، که هر فیلمش
تجربهی «دیدن» است، بدون توصل به فانتزیهای خودارضاگرایانهی قالبشدهی توهمِ
دیداری.
۱ نظر:
چه خوب گفتید دوست عزیز.
ارسال یک نظر