آشناییام با سلینجر حدود پانزدهسالگی با دیدن
«پری» مهرجویی اتفاق افتاد. شیفتهی این فیلم بودم تا مدتها، و میدانستم از روی
داستانهایی از نویسندهی آمریکایی «جی. دی. سلینجر» اقتباس شده است. مخصوصا کتاب
«فرنی و زویی» که حمید در فیلم «هامون» آن را به مهشید میدهد تا بخواند و دربارهاش
میگوید کتابیست: پر از درد و رمز و راز و عشق.
ایام نوجوانی عاشق نویسندهایی مردمگریز بودم. خوانده
بودم که سلینجر در خانهای اطراف شهر زندگی میکند و نه تنها به کسی اجازه نمیدهد
وارد حریم شخصیاش شود که سالهاست مینویسد و چاپ نمیکند. اولین کتابی که از سلینجر
خواندم مجموعهی «نه داستان» بود. همان «دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم» که بازتابی
از روحیات آدمهای آمریکای بعد از جنگ است. بعدتر «ناتوردشت» را خواندم و «هولدن»
با من ماند. هولدن که بیشباهت نیست به هاکلبری فین، پسر نوجوان بددهنیست که در
پی اخراج از مدرسه درگیر ماجراهایی میشود. او که مانند هاک بدش نمیآید از جامعه
شهری دوری کند و به طبیعت پناه ببرد، انگار سفری پیش گرفته که او را وارد قلمرو بزرگسالی
میکند. هولدن با حساسیت خاصی که دارد از افول اخلاقیات در جامعهای در رنج است که
نمیتواند در آن زندگی کرد.
از معروفترین خانوادههای داستانی میتوان به
«خانوادهی گلس» در آثار «سلینجر» اشاره کرد. خانوادهی گلس هفت بچه هستند و همهی
آنها تحت تاثیر برادر بزرگشان «سیمور»اند، که برای آنها نهتنها مرشد که شاعر و
قدیس بزرگی است. او آنها را با عرفان شرقی و فلسفهی غربی آشنا میکند. بیشتر
منتقدین او را همزاد خود سلینجر در داستانهایش میدانند. اولین حضور سیمور در
داستان کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی» است، که آنجا بعد از گفتگو با دختربچهای
به اتاقش در هتل برمیگردد و با شلیک گلولهای خودکشی میکند.
در دسامبر 1980 «جان لنون» از معروفترین ستارههای راک به
ضرب گلولهی جوانی کشته میشود. قاتل به افسر پلیس میگوید که برای درک
انگیزهی او از قتل باید «ناتوردشت» سلینجر را بخواند.
تصویر: مستندی دربارهی سلینجر. که به بیشتر سوالات خوانندههایش
دربارهی او پاسخ میدهد. از دوستیاش با فیتس جرالد گرفته تا ملاقاتش با همینگوی
در جنگ. عکسی که فیتس جرالد از او حین نوشتن «ناتوردشت» گرفته؛ فیلمی کوتاه از او
که برای اولینبار در این مستند پخش میشود، زنهای زندگیاش، عادتهای نوشتن، و
تلاش روزنامهنگاران، عکاسان و خبرنگارهایی که در پی ملاقات با او بودهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر