۱۳۹۸ دی ۱۲, پنجشنبه

وقتی که لغت عفونت می‌کند



من با کلمه‌هایی که برای تو می‌فرستم، تمام خودم را می‌فرستم.
یداله رویایی. نامه‌ها


رویایی برای من، چه در شعر، نثر، جستار، مصاحبه و نامه، رویارویی با همین مساله‌ی «فرستادن» است. او می‌فرستد. و در این فرستادن «فرستاده» می‌شود. بر خلاف چیزی که به نظر می‌رسد، زبانِ او زبانِ عبور است. در شعر و نثر او زبان چون یک «مسیر» عمل می‌کند: معبرِ حرف. خواننده از مسیرِ زبان او که می‌گذرد به نگاه خودش تشخیص می‌دهد و به شعر و نثر خودش می‌رسد. رویایی همه‌ی آن‌چه در او فکر می‌کند را در اختیار زبان قرار می‌دهد، تا «کلمه» در همه‌ی آن‌چه در او فکر نمی‌کند بی‌اختیار شده و زبان در متن او از قرار بیفتد:

با نوشتن فکر می‌کنم، یعنی برای این‌که فکر بکنم می‌نویسم.

هیچ نظری موجود نیست: