من با کلمههایی که برای تو میفرستم،
تمام خودم را میفرستم.
یداله رویایی. نامهها
رویایی برای من، چه در شعر، نثر،
جستار، مصاحبه و نامه، رویارویی با همین مسالهی «فرستادن» است. او میفرستد. و در
این فرستادن «فرستاده» میشود. بر خلاف چیزی که به نظر میرسد، زبانِ او زبانِ عبور
است. در شعر و نثر او زبان چون یک «مسیر» عمل میکند: معبرِ حرف. خواننده از مسیرِ زبان او
که میگذرد به نگاه خودش تشخیص میدهد و به شعر و نثر خودش میرسد. رویایی همهی آنچه
در او فکر میکند را در اختیار زبان قرار میدهد، تا «کلمه» در همهی آنچه در او
فکر نمیکند بیاختیار شده و زبان در متن او از قرار بیفتد:
با نوشتن فکر میکنم، یعنی برای
اینکه فکر بکنم مینویسم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر