۱۳۹۸ آبان ۲۲, چهارشنبه

مقعدزدایی از متن


وقتی مدفوع را بنویسیم، دیگر بو نمی‌دهد. رولان بارت.

نمی‌شود پنهان کرد در جامعه‌ای که سانسور حاکم است کلمات هم بو می‌دهند. رفتار دستگاه سانسور را می‌توان «سیاست مدفوع» خواند. در تلاش است برای تطهیر زبان و منزه جلوه‌دادن اندیشه. زبانِ تطهیرشده جامعه را سمتِ فرهنگی می‌برد که در آن مردم قدرت بویایی‌شان را از دست می‌دهند.


برخلاف چیزی که «دومینیک لاپورت» در کتابش «تاریخ مدفوع» می‌گوید تطهیر زبان نه کنشی اقتصادی که کنشی سیاسی است. 

در سانسور کنایه‌ی سخیفی نهفته است: کتاب حاصل قضای حاجت تفکر است. اندیشه‌ی دیگر. وقتی قبل از چاپِ کتاب، کلمات و جملاتی را، بدون الزام، از آن حذف می‌کنند، در واقع دست زده‌اند به تخلیه‌ی زبان. آن‌جاست که عمل نوشتار فعلِ ریدن را تداعی می‌کند. کلمات و جملاتِ دفع‌شده به طرف فاضلابی راهنمایی می‌شوند که به‌مراتب مهندسی‌شده‌تر از فاضلاب شهری است.


زبان قحبه است. دومینیک لاپورت

رضا براهنی در مقاله‌ی «بازنویسی بوف کور» زبان لکاته را امیدِ زبان آینده‌ی رمان فارسی می‌داند. چرا که لکاته گردن نمی‌دهد. عناد می‌ورزد. کج می‌رود. به تصاویر قالبی تسلیم نمی‌شود. ضد پدرسالار است.


زبان نباید باکره بماند. باید قحبکی بکند. زبانِ باکره چنان که لاپورت در کتابش می‌گوید مقیم ساحت الهی می‌شود. زبانِ ارباب.



هیچ نظری موجود نیست: