با
خودم قرار گذاشتهام در ساعات قطعی برق، در اوج گرمای این تابستان لعنتی، که
امیدوارم به قطعی گاز و آب و هوا و نان هم منجر نشود، «نامههای ونگوگ» را دوبارهخوانی
کنم. این هنرمند دردمند که پیوسته در عذاب بود. قناعت میکرد به روزی یک وعده غذای ساده، بلکه توان تهیهی رنگ و بوم را داشته باشد.
پروست
در جلد دوم شاهکارش «در جستجوی زمان از دست رفته» اشاره میکند آنهایی که آثار
نبوغآمیز خلق میکنند کسانی نیستند که در دلپذیرترین مکانها زندگی میکنند و
درخشانترین سخنرانیها را ایراد کرده و دارای گستردهترین و فرهیختهترین فرهنگاند،
بلکه آنهایی هستند که یکباره از زندگیکردن برای خود دست کشیدهاند. «ونگوگ»
برای من یکی از مهمترین مصداقهای این جملات پروست است.
او که در زمان حیاتش حتا یک اثرش فروش نرفت،
زندگیاش توام بود با فقر و فلاکت و بدبیاری: «دختری که از او نقاشی میکردم بچهدار
شده است، این جریان را به من نسبت میدهند، در صورتی که در این امر هیچ دخالتی
نداشتم.» در راه هنرش حتا سلامتی جسمی و روحیاش را فدا میکند؛ در نامهای به
برادرش مینویسد: اگر هنر را در حقایق زندگی نمیجستم، زندگی را بیهوده میپنداشتم.
تئوی
عزیز
اکنون
میخواهم با آرامش کامل کار کنم و بدون احساس افسردگی در کنج تنهایی بهسر برم. با
اینهمه غم و اندوه و ناراحتی روانی بهکلی از بین نرفته است و بیشتر درست هنگامی
که سرگرم کار هنری هستم دوباره گرفتار سیل اندوه میشوم، امان از این غم بیپایان
و تشنگی بسیار برای رسیدن به زندگی واقعی و ایدهآل و دستنیافتنی.
ما
که تا این اندازه به مرگ نزدیکیم و فقط به نیروی ایمان تکیه داریم، به یقین میدانیم
که کارهای ما بزرگتر از ما و زندگی ماست. هنر در آینده چنان زیبا و پر شکوه و
واقعی و در همان حال به حقایق زندگی نزدیک خواهد بود که اگر ما اکنون جوانی خود را
در این راه بگذاریم سرفراز خواهیم بود.
گمام
میبرم تو هم وقتی میبینی جوانی ما دود میشود و ناپدید میشود، مانند من در غم و
رنج باشی. اگر این جوانی شکوفه کند و آثاری را که ما میآفرینیم بهبار آورد، البته
چیزی از دست ندادهایم. استعداد و توانایی کار سالم نیز، دومین جوانی است.
۲ نظر:
آقا کتاب شور زندگی پر از غلط املایی بود بالاتر از سی تا غلط ازش پیدا کردم وسوسه شدم بهشون بگم دیدم خب جایی نیست بخوام بگم و اگه بگم کی به حرف من توجه میکنه.... این هوای داغ منو یاد همین کتاب میندازه وقتی که ونگوگ زیر آقتاب داغ نقاشی میکنه انگار که میخواد آفتاب شور زندگی رو بهش تزریق کنه.
نامه های ونگوگ رو هنوز نخوندم.
بله، متاسفانه کتابهای چاپ قدیم پُر است از اشتباهات تایپی؛ و بعضا تجدید چاپ هم که میشوند همان اشتباهات را دارند. از ویژگیهای آثار ونگوگ میتوان به آفتاب داغ اشاره کرد.آفتابِ تابستانی که فصل محبوب من نیست.
ارسال یک نظر