کسی هست که به ما اعتراف میکند: «همیشه وقت
خواندن دلهره دارم»، کس دیگری تنها در لحظات خاص و نادر میتواند بخواند، یا کسی
تمام زندگیاش را واژگون میکند، جهان، کار، و شادکامی جهان را انکار میکند تا
راهی بجوید به خوانشی کوتاه. ما اینها را بیشک پهلوی آن بیمارِ پییر ژانه میگذاریم
که هیچگاه از سر میل چیزی نمیخواند، چون میپنداشت «وقتی کسی کتابی میخواند
کثیفاش میکند.»
خواندن. موریس بلانشو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر