میگویند حتا مازوخیستها هم زیر شکنجه همه چیز را اعتراف میکنند؛
البته از روی سپاسگزاری. من هم اعتراف میکنم، نه به اینکه مازوخیستم، که همهی
آنهایی که در شرایط ناگوار به فلاکت تن میدهند مازوخیستاند، اعتراف میکنم که در
تباهی دقیقههای امروزم، از روی سپاسگزاری برای فرصتی که هستی در اختیارم قرار
داده، سرم را طرف زیربغلم خم کردم و بو کشیدم. عمیق بو کردم و آن بوی ماندگی را به
سلولهایم سپردم. چرا که به قول بکت: برای کسی که هیچ چیز ندارد، لذت نبردن از
کثیفی ممنوع است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر