برهنگی؛
کلمهای که طنینی اروتیک دارد. چه چیزی در «برهنگی» هست که هنگام برهنهشدن یا دیدن
انسانی برهنه –چه از شرم، چه از روی ادب-
سر را برمیگردانیم؟ برهنگی نخستین به واسطهی گناهی بود که آدم و حوا
مرتکب شده بودند. آنها قبل از انجام آن گناه هم برهنه بودند، اما طبق میراث
الاهیاتی «جامهی رحمت الهی» آنها را پوشانده بود. شاید همین میراث الاهیاتی است
که باعث میشود هنگام برهنهشدن در کنار دیگران احساس شرم کنیم. «برهنگی» آدم و
حوا را به تن خودشان آگاه کرد. «آگامبن» برهنگی انسانهای نخستین را تنها امکانپذیری
آگاهی و گشایشِ حقیقت میداند: «حالت پوشیده نبودن با جامگیِ رحمت، نه ابهامِ تن و
گناه بلکه روشناییِ دانستپذیری را فاش میکند. هیچ فرضی آن سوی جامگی رحمت وجود
ندارد... دیدن بدنی لخت به معنای دریافتِ دانستپذیری ناب آن، فراسوی هر راز،
فراسو یا مقابلِ گزارههای عینیاش است.»
چرا
هنگام برهنگی نگاه بیشتر متوجهی اندامهای جنسی میشود؟ آیا نمیتوان برهنگی را
از خاستگاه جنسیاش جدا دانست؟ در صنعت مُد و پورن برهنگی نوعی نمایش است. شرمی
وجود ندارد. خواهش و اجابت تن. نمایش تنهایی که برهنگی را عرضه میکنند. تن
کالاست. برهنگی کالاست.
شاید
بتوان برهنگی را با هنر از خاستگاه جنسیاش دور نگه داشت. بازگشت به لحظهای که با
برهنهشدن عریانی را ندید. اسپنسر تونیک، عکاس و هنرمند معاصر آمریکایی با عکسهای
جنجالیاش و برهنهکردن هجدههزار زن و مرد برای پروژههای عکاسیاش دست به این
تابوشکنی زده است که بدن فقط اندام جنسی نیست. او با چیدمانی متفاوت از آدمهای
برهنه، عکسهایی هنری خلق کرده که میتوان آنها را تعریف تازهای از برهنگی
دانست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر